7اردیبهشت 98 نمایشنامه خوانی از کتاب قصه های مجید قصه کتابخوان که مربوط به باز شدن کتابخانه عمومی در محله شخصیت قصه و ماجرای آن بود صورت گرفت  در این برنامه 16نفر شرکت داشتند

خلاصه داستان:

دوست مجید به مجید خبر میدهد که کتابخانه ای در محل باز شده که میتوانی رایگان در آن کتاب بخوانی مجید به کتابخانه می رود اما بسته بود فردا صبح زود به کتابخانه میرود و با کتابدار وارد کتاخانه میشود کتابدار برای دست به سر کردن مجید کتابی کلفت و جنایی به مجید میدهد مجید گرم خواندن میشود ولی وقت کتابخانه تمام میشود و کتاب تمام نمیشود مجید که غرق در قصه شده بود میخواهد که کتاب را ببرد اما کتابدار اجازه نمیدهد بنابر این مجید ماجراجوی قصه نقشه ی ی میکشد کتابی که جلدش مشابه جلد آن کتاب است از خانه خواهرش برداشته و به کتابخانه میبرد و در یک آن از غفلت کتابدار استفاده میکند و کتاب را میگذارد جای کتابی که میخوانده و کتاب را برداشته و میرود اما خانه که میرسد وقتی شروع به خواندن میکند عذاب وجدان میگیرد و میخواهد کتاب را برگرداند و از طرفی هم خواهرش به دنبال کتاب شوهرش می اید برای همین مجید به دنبال خانه کتابدار میگردد از آنجایی که کتابدار سرما خورده بود مجید در محله آنها گوش تیز میکند تا صدای سرفه بشنود خانه را پیدا میکند اما نمیتواند جلو برود به خانه برگشته و با بی بی به خانه کتابدار میرود و کتاب را پس میدهد اما کتابی که از خواهرش گرفته بود را چون پدر کتابدار میخواند پس نمیدهد مجید به منزل خواهرش رفته و ماجرا را میگوید.

 

 

قصه گویی و قصه سازی

نمایشنامه خوانی قصه های مجید

قصه گویی

مجید ,کتاب ,کتابدار ,کتابخانه ,خانه ,قصه ,کتاب را ,و کتاب ,مجید به ,کتابی که ,به کتابخانه

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

rezhost اسم دختر و اسم پسر گیسو minografik لبستان عشق های نافرجام مشاوره و خريد و فروش فلزياب سلامت کودک و نوزاد عمومی مطالب اینترنتی